اخم ولبخند
اخم ولبخند

من عاشقت نیستم اما دوست دارم
 حسی که من دارم از عشق کمتر نیست
درمونده ی راهم خوبم درو وا کن
جز کلید تو قفلی رو این در نیست
کو اخم و لبخندت کو چایی و قندت
کو گوشه ی دنجت مهمون نوازیت کو
کو چشم غمگینت کو تلخ و شیرینت
دیوونه جون امشب دیوونه بازیت کو

دلتنگیامو از دلت وردار تنهاییامو از سرت وا کن
وقتی دارم از عشق می میرم منو تماشا کن

تو چتر خورشیدی آتیش نمرودی
پس هم بسوزونم هم سایه بونم باش
محکمتر از سنگی بالاتر از اوجی
هم بالمو بشکن هم آسمونم باش
آتیش بسوزون تا من هیزمت باشم
این زندگی بی تو باید جهنم شه
با چایی و قندت از خستگیم کم کن
این درد وامونده شاید کمی کم شه

دلتنگیامو از دلت وردار تنهاییامو از سرت وا کن
وقتی دارم از عشق می میرم منو تماشا کن





:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات