من از تو
من از تو

من از تو دل نمي برم اگر چه از تو دلخورم


اگرچه گفته ای ترا به خاطرات بسپرم


 


هنوز هم خيال کن کنار تو نشسته ام


مني که در جوانی ام به خاطرت شکسته ام


 


تو در سراب آينه شبانه خنده مي کنی


من شکست داده راخودت برنده مي کنی


 


نيامدی و سالها نظر به جاده دوختم


بيا ببين که بی تو من چه عاشقانه سوختم


 


رفيق روزهای خوب رفيق خوب روزها


هميشه ماندگار من هميشه در هنوزها


 


صدا بزن مرا شبی به غربتی که ساختی


به لحظه ای که عشق را بدون من شناختی

 





:: برچسب‌ها: حرف دل سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات