حرف دل سمیرات
حرف دل سمیرات

عشق من گریه چرا؟

تو که در گوشه ی دل جا داری

تو که من را داری

من که تنها خوشی ام

فقط ان غنچه لبخند تو است

من که جان می دهم از هر سخنت

ما خدا را داریم

و تو باز می گویی

که چرا غصه همیشه همراه من است

و تو را گویم من

که اگر هست تو را عشق به من

پس چرا؟ غصه چرا؟

این همه شادی عشق

این همه شوق وصال

پس چرا؟ تو بگو غصه چرا؟

ما که هر لحظه ز عشق

مست و مدهوش شویم

و بگوییم خدا

ای خدا شکر تو را

پس دگر غصه چرا؟

تو که خود می دانی

که خدا هست که دستی بکشد بر سر ما

پس دگر هستیه من گریه چرا؟

 





:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات