عکس

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


حرف دل سمیرات

روز و شب دارم دعا           آرزومه اي خدا        ديدن شيش گوشه ي کرببلا
همه رفتن کربلا              به ديار نينوا          اسم من از قلم افتاده خدا
من و اين ديده ي تر        من و قلب پرشرر     من و يک عکس ضريح کربلا
       حرم اربابم حسين       صحن بين الحرمين      شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من         اينه امتياز من       که غلام و سينه چاک زينبم
ميرسه تو هيئتا         به مشام جان ما      بوي دلنواز ياس از علقمه
بَه! که چه غوغا ميشه    محشري بر پا ميشه    شب جمعه کربلا با فاطمه
چي ميشه روز جزا           به سپاس گريه ها          ما بشيم از همه آدما جدا
مست شاه نينوا            جاي جنت خدا           ما بشيم ساکن کوي کربل

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


حرف دل سمیرات


محرم بهترین ماه
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟

یک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف
راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟

Online User
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


حرف دل سمیرات

دشمنی نامرد اولان قولسوز علمدار اویان
مشکینه آی قان دولان قولسوز علمدار اویان
قربان او قولّاره ئوزوم اباالفضل
قانلی گوزه فدا گوزوم اباالفضل

 

دوشدی بو چولده سنون درد و بلایـه باشـون
باشوین اوسته گلوب بیکـس اولان یولداشـون
قانـه قارشیـدی اخــا گوزدن آخان قان یاشون
آچ گوزیوی باخ منه گور قوجالوب قارداشون
باشون دیز اوسته آلموشام اباالفضل
بلیم سینوب قوجالموشام اباالفضل
****
قلبیمـه غـم وروب اوخ خیمه‌لره دور گیدک
دای کمگیم یوخدی یوخ خیمه‌لـره دور گیدک
اَل چالانیم چوخدی چوخ خیمه‌لره دور گیدک
ساقی لب تشنگان قولسوز علمدار اویان
سپــاه غیرتــه امیر اباالفضل
رقیّه دای سو ایستمیر اباالفضل
****

کربلا زمزمه سی - فیّاض


حضرت امام علی علیه السلام می‌فرمایند:
چون عقل کامل شود سخن کم گردد.

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


حرف دل سمیرات

من تو را بیشتر از غرورم دوست داشتم و تو ؛ غرورت

را بیشتر از من ، حالا اما …. بگذریم نه چیزی از غرور

تو مانده نه از دوست داشتن من ... !

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


حرف دل سمیرات

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


لسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ(ع)

 

Online User
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


حرف دل سمیرات

آن مست هميشه با حيا چشم تو بود

آن آينه ي رو به خدا چشم تو بود

دنيا همه شعر است به چشمم اما

شعري كه تكان داد مرا چشم تو بود

 

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


شعر

ندگان خدا از خدا بترسید و در دنیا با احتیاط رفتار کنید.

اگر بنا بود همهی دنیا به یک نفر داده شود،

یا فردی برای همیشه در دنیا بماند،


پیامبران برای بقا سزاوارتر و جلب خشنودی آنان بهتر و چنین حکمی خوشایندتر بود؛

ولی خداوند عاقبت دنیا را نابود شدن قرار داده است.

خداوند دنیا را محل فنا و نیستی قرار داد،

زیرا دنیا دوستدارانش را لحظه به لحظه تغییر داده، وضعشان را دگرگون میسازد.

مغرور و درمانده کسی است که فریب دنیا را بخورد.

 .

 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات


شعر

دست هایت را

به من بده

اگر بوسه هایم طمع تلخ می دهد

گناه من نیست

کلمات می میرند

از بوی گندیده

کوچه های “دوغ اباد” استفراغ می کنند

دست هایم لالایی می خواند

برای کودکان اواره ی “دهمزنگ”

اسمان را خط خطی کن

و به ماه مرخصی بده

بگذار فراموش کنیم

مثل همیشه

هنوز مادرم بر گورها فاتحه می خواند

تشویش دارد

که مبادا تو باشی

می گویی جنگ تمام شد؟

لبخند بزن

هنوز خیابان ها هذیان می گویند

و پای برادرم بوی باروت می دهد

طبیعت قیافه می گیرد

می گوید دستانم زخم خورده اند

Online User

:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات